تماشا تجسمی‌تیوب

انیمیشن سورئال"شکم" اثری نمادین درباره بلوغ و گذر از دوران کودکی

انیمیشن سورئال"شکم" اثری نمادین درباره بلوغ و گذر از دوران کودکی

شکم! از جمله کلمات از مدافتاده یا عامیانه است که در گفتار رسمی استفاده نمی‌شود، برای مثال ممکن است زمانی از آن استفاده کنیم که در موقعیت خطر شدید از سمت حیوانی باشیم و بخواهیم بگوییم "در شکم حیوان"، یا "من آن را در شکمم احساس می‌کنم" که اشاره به دانش قطعی که از شهود به دست می‌آید، دارد.

جولیا پوتJulia Pott ، انیماتور، برنده جایزه SotW در سال 2011، دانش آموخته ساندنس 2012، و 25 چهره جدید فیلم توسط فیلمساز مگ، شکم را به عنوان فیلم فارغ‌التحصیلی خود از کالج سلطنتی هنر لندن ساخت. او همراه این اثر شعاری را برای فیلم ارائه کرد که به زیبایی دو کاربرد رایج بالا را با هم ترکیب می‌کند. "من تو را در شکمم احساس می کنم." این خط به خوبی و ظرافت  مفهوم اثر جولیا را در بر می‌گیرد. در دنیای او و در دنیای ما، روابط بین فردی خطرناک است و سرشار از تجلیات و ادراکاتی هستند،که ما از ته دل آنها را احساس می‌کنیم، حتی اگر آنها را به طور کامل نپذیریم یا درک نکنیم. «شکم» دلالت بر چیزی عمیق، پوشیده، پنهان و آزاردهنده دارد که  نشان دادن صداقت شخصیت‌ها یکی از ویژگی‌های تعیین‌کننده کار خانم پات بوده است.

شکم از نظر موضوعی شبیه به سایر آثار پات است، اما از نظر کاربردی کاملا یک تغییر جهت اساسی است. پات هرگز آنقدر به پلات علاقه مند نبوده است، برعکس بیشتر شیفته برانگیختن حالات درونی بوده‌است. به همین دلیل است که او در کارهای تجاری گذشته‌اش، از جمله تبلیغات برای تویوتا و  تبلیغ برای مایع MTV، از مصاحبه‌های مستند استفاده کرده است.

ترکیب صراحت  و سبک تصویرسازی خاص او از حیوانات بامزه و انسانی ،مانع برداشت های سطحی می شود و هسته احساسی داستان‌های شخصی او راحت‌تر قابل تشخیص است.

برای زن جوانی که به سبکی فوق العاده کار می‌کند، عجیب نیست که در شکم تصمیم بگیرد حالات انتقالی دوران کودکی را کشف کند. اسکار و برادرش الکس به ساحل می روند. الکس برادر بزرگتر پرخاشگر است، کسی که سخت تلاش می‌کند تا اسکار را در جای خود نگه‌دارد و به او می‌گوید که آنقدر بزرگ نشده که با او شنا کند. با این حال اسکار یک همراه دارد، یک "هیولا" که او را دوست دارد و در کنارش می‌ماند. زمانی که الکس دچار مشکل می‌شود، نجات الکس بر عهده اسکار و هیولای اوست، اما اسکار در ازای بدست آوردن تجربه بلوغ و احترام برادرش، هولای خود را ا دست می دهد. آیا این معامله ارزشش را داشت؟

از نظر پلات داستان، فیلم سطحی است و بیشتر از اینکه پاسخی در خود داشته باشد ،پرسش‌هایی را مطرح می‌کند. ماهیت هیولای اسکار چیست؟ در آغاز فیلم، اسکار در حالی که سوار بر پشت هیولا می‌شود، حیوانات کوچکی خلق می‌کند، اما زمانی که سوار بر دلفین به خانه می‌رود، حرکات او فقط یک خراش بر جای می‌گذارد. آیا هیولا نماینده تخیل آزاد و بازیگوش دوران کودکی است، چیزی که ما آرام آرام در میان مسیر بلوغ از دست می‌دهیم؟ آیا خود هیولا خیالی است؟  نمادهای سمبولیک فراوان است و شکم از این نظر اثر پیچیده ای است. 

استعداد او در مناظر خالی از احساس و حساسیت او به نشانه‌های ارتباطی کوچک در انیمیشن‌اش، باعث خلق  حال‌و‌هوای غم‌انگیز  و برجسته ای از رهاکردن شده‌است که در فیلم حضور دارد. این استعداد یک هدیه کمیاب است و نتیجه آن فیلمی است که بسیاری از مردم به شکلی کاملا شخصی با آن  مواجه خواهند شد.

منبع