در وادی هنر یک جستجوگر هستم

در وادی هنر یک جستجوگر هستمدر وادی هنر یک جستجوگر هستم

کمی در مورد خودتان صحبت کنید، کجا درس خواندید و رشته تحصیلی تان چه بود؟

عفت تکلو هستم، متولد آذرماه 1358 در گنبد کاووس. در دبیرستان، رشته تحصیلی ام تجربی بود و مثل بسیاری ازعلاقمندان به هنر، در کنار درس و مدرسه، نقاشی هم می کردم. اواخر دبیرستان در حوزه هنر کمی فراتر رفتم، سفارش می گرفتم و نقاشی هایم را می فروختم.

همین فعالیت ها باعث شد تا انگیزه ام برای شرکت در کنکور هنر افزایش پیدا کند و شانس خودم را امتحان کنم.

پس از اعلام نتایج، به دنبال یک ماجراجویی، شهر کرمان و رشته فرش را که در سال 1377 رشته ای نوپا در دانشگاه های ایران بود را برای ادامه فعالیت های هنری ام انتخاب کردم.

مراحل ذهنی شکل گیری اثر هنری شما چیست؟

احساس می کنم مراحل ذهنی شکل گیری یک اثر در هر دوره از زندگیم روند متفاوتی را طی کرده، چون در هر دوره شاید نه فقط من بلکه هر هنرمندی بر اساس تجربه های زیستی اش تا آن لحظه، اثری را خلق می کند، البته فارغ از کیفیت بصری و سرنوشتی که آن اثر طی خواهد کرد.

من اغلب آن چه را می خواهم بیان کنم، در ذهنم به نماد تبدیل می کنم و بعد سعی می کنم آن نمادها را در تجسمی متناسب از فرم و رنگ ببینم و بعد از این که خودم  با آن ترکیب بندی به آرامش برسم، دست به قلم می شوم وآن را روی بوم کاغذ ترسیم می کنم.

یک روز عادی زندگی تان چگونه می گذرد؟ آیا هر روز به طور حرفه ای کار هنری انجام می دهید؟

من یک مادرم، هر روز فارغ از روزمرگی هایی که معمول زندگی های امروزی ماست که به واسطه تکرار به شدت کسالت بار نیز به نظر می رسند (البته به جز ورزش)، هر روز خارج از خودم یک دنیای دیگر را هم تجربه می کنم.

طراحی کردن و نقاشی همیشه جز لاینفک زندگی روزانه من هستند. یا سفارش کاری را به انجام می رسانم و یا این که روی مجموعه شخصی خودم کار می کنم.

کدام یک از آثارتان را بیستر دوست دارید؟ چرا؟

با توجه به تعداد و تنوع کارهایم و این که در زمان خلق هر اثر تمام تلاشم را در آن زمان کردم که اثر بهترینِ خودش باشد، برای این سوال جوابی ندارم.

کدام هنرمند تاثیر بیشتری بر شما داشته است؟

دیدن آثار هنرمندان دیگر خارج از سبک و ملیت همیشه برای من جذاب و الهام بخش بوده و هست. ولی آن چه بیش از هر چیز در آفرینش یک اثر جدید برای من جذاب و تاثیرگذار است، نوع نگاه و نگرش انسان ها به زندگی است. افرادی که به هر دلیلی در مسیری کوتاه یا بلند با من همراه می شوند.

برای خلق آثارتان از چه متریالی استفاده می کنید؟

خیلی درگیر استفاده از متریال خاصی نیستم و پس از طراحی اولیه، با توجه به طرح، متریال مورد نظرم را انتخاب می کنم.

آیا هنرهای دیگر (موسیقی، نقاشی، تئاتر، گرافیک و...) برخلق آثار شما تاثیر دارند؟

به نظر من در خلق یک اثر هنری، تاثیرپذیری از هر آن چه که در زندگی به شکل های متفاوت با آن ها مواجه می شویم امری غیر قابل انکار است، چه رسد به سایر آثار هنری که به شکلی مستقیم یا غیرمستقیم همواره الهام بخش بوده اند.

گوش سپردن به موسیقی به خصوص درهنگام کار، رفتن به یک گالری و تماشای آثار نقاشی هنرمندی دیگر، دیدن یک فیلم یا یک تئاتر خوب...همگی برای من انرژی و انگیزه برای آفرینشی جدید هستند.

از ایده پردازی تا اجرا، کدام بخش کار برای شما ساده تر و کدام بخش سخت تر است؟

شاید به این سوال هم نشود جواب مشخصی داد، چرا که علاوه بر شرایط روحی و جسمی که در زمان خلق یک کار هنری تاثیرگذار است، تجربه های حرفه ایی هنرمند هم در اثری که خلق می شود، حایز اهمیت خواهد بود. گاهی در ایده پردازی برای یک سوژه مشخص با محدودیت هایی که در اجرا داری، وزنه سنگین تری در خلق یک اثر می شود. البته به نظر من ایده پردازی در تمام مراحل خلق یک اثر، امری بدیهی است، از ابتدای کار طراحی تا انتخاب نوع تکنیک اجرا.

چه چیزی به شما در پیدا کردن ایده های خوب کمک می کند؟

در شرایط و دوره های متفاوت، متغیر بوده؛ ولی رفتن به طبیعتی بکر و مواجه شدن با واقعیت و درونیات خودم اغلب در یافتن ایده های ناب برای من، بسیار موثر بوده است.

چه چیزی به شما انگیزه هنرمند شدن داد؟

شاید نتوانم دلیل و علت مشخصی را برای مسیری که در پیش گرفتم تعیین کنم، خواست قلبی من از کودکی، که همیشه مرا جذب نقاشی می کرد و دنیا و زندگی نقاش ها را از سایر مشاغل برای من مجزا می کرد، دلیل و بهانه ای بود که هر تشویق و تمجیدی برای من انگیزه ای برای ادامه کار در حرفه هنر بشود و کمی بعد، گرفتن سفارش و کسب درآمد از هنر انگیزه ای قوی تر برای ماندن در دنیای هنر شد.

مهم ترین چیزی که از هنرمندان بزرگ آموخته اید چه بوده است؟

این که هنرمندان هرگز تافته هایی جدابافته از پیکره جامعه ای که در آن زندگی می کرده اند، نبودند و نیستند. اغلب آثار و زندگیشان بیانی شفاف از تفکر، باورها، بیم ها و امیدهایی بوده که در آن زمان خاص در جامعه ای که زندگی می کرده اند، حاکم بوده است.

چه توصیه ای به هنرمندان جوان در این رشته دارید؟

گذشته از تعارف، حقیقت این هست که من هنوز در وادی هنر یک جستجوگر هستم و در زندگی حرفه ای ام هر روز با تجربه ای جدید رو به رو می شوم که فقط مختص خلق یک اثر هنری نیست، شاید بتوانم آن را به شبکه ای در هم تنیده از شناخت بیشتر خودم، ارتباط با دنیای اطرافم، درک بیشتر دردها و شادی ها از خودم تا کل جامعه ای که در آن زندگی می کنم و شناخت واقعی بازار هنر و ... تشبیه کنم.

بنابراین نمی توانم توصیه یا نصیحتی مطلق و قطعی داشته باشم، جز این که همه ما همان قدر که به هم شبیه هستیم با هم تفاوت داریم در تجربه های زیستی و در بیان آن ها... بنابراین شاید رو به رو شدن با واقعیت خودمان و دنیای اطرافمان و بیان آن به شیوه ای که هر فرد به تنهایی می تواند به آن دست پیدا کند، مطمئن ترین راه برای دست یافتن به حس یک خلق واقعی در وادی هنر باشد. مسیری که برای هر فردی نه شروع مشخصی دارد و نه پایانی.

تهیه و تنظیم: نرگس صاحب‌اختیاری