به گزارش روابط عمومی مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری، نمایشگاه نقاشی های مهدی فرخی با عنوانِ دیوَت ۳۰ آبان ۱۴۰۴ در فضای معاصر آیریس گشایش یافت.
علاقمندان برای بازدید از این نمایشگاه، میتوانند تا ۱۱ آذر از ساعت ۱۶ تا ۲۰، به نشانی تهران، خیابان سنائی، کوچه خدری، پلاک ۲، فضای معاصر آیریس مراجعه نمایند.
گالری شنبه ها تعطیل است.

در بیانیه نمایشگاه که به قلم فرزاد زادمحسن نوشته شده است، می خوانیم:
دیوها و آدم ها!
در نگارگری ایران، دیو بهعنوان موجودی اهریمنی و نماینده نیمه تاریک وجود بشر و بارتاب پلشتی های سرشت و درون و تجلی خوی و خصلتهای تباه و تاریک مستتر در نفس و باطن آدمی، در بسیاری از داستانهای شاهنامه نقشآفرینی میکند. تحلیل دیونگاریها در تطور ادوار هنر ایرانی، میتواند موجبات شناخت شرایط فرهنگی، هنری دورانهای تاریخی مختلف و مکاتب نگارگری را در طی قرنها فراهم آورد.
در هنر ایران پس از اسلام، تصویرسازی دیو، با همه تنوع خود، نشانگر تأثیرات و تحولات فرهنگی، اجتماعی و تاریخی در سنت تصویری و زیبایی شناسی ایرانی است.
در نگارگری ما، دیو درجایگاه یک موجود کژنهاد، دژخوی و شریر، ترسیم و تداعی شده است. همان نقش آفرینی که در میراث عرفان، ادب و حکمت کهن و گنجینه فرهنگ قومی و معرفت عامه و در سنت عجایب المخلوقات نگاری ها دارد. اما دیوهای نقاشی ایرانی، با همه شرارت و دیوخویی خود، آیینه ای از ظرافتهای ذوق و خیال ایرانی اند. همدلی و گاه حتی رقت ما را بر می انگیزند، طناز و رندپیشه اند. شیطنت و شیرینی خاص خود را دارند؛ گاه بازیگوش و سرخوش اند. خلاصه بیش از آنکه موجوداتی درنده و موحش و مهیب و صرفا ترس آور و تنفرانگیز باشند، نمایی از خود ما هستند. و برای همین ما را در متن روایت و قصه و اسطوره، با خود درگیر می کنند. این است فرق دیوهای ما و به نوعی اژدهاوشان مشرق زمین با نظایر خود در جهان غرب که تنها بر وجوه قساوت و خشونت و خباثتشان تاکید و تمرکز شده است تا حداکثر اعجاب و وحشت را برانگیزند.
مهدی فرخی، هنرمندی که نگارگری را در اقلیم نوآوری و ایده های خلاق پی می گیرد، این بار و در امتداد نونگری ها و نونگاری هایش، مجموعه ای از دیوها را به نمایش گذاشته است.
عنوان مجموعه: (دیوت) اشارتی است و کنایتی به دیوی که هریک در درون و همزاد خویش داریم.
تلاش هنرمند بر ارائه یک انگاره نوین از دیو بمثابه یک نماد نهادین در این سنت هنری هم در فرم و هم در محتوا در ادامه تلاشهای او قابل تامل است:
اول- دیو در ساحتهای مفهومی و معرفتی متنوع و متفاوت، میدان تفسیر و تامل را برای مخاطب گشوده و گسترش داده است. دیوها نقشهای گوناگونی دارند؛ یکسو دیوهای مغلوب و مهار شده داریم و سوی دیگر، دیوهایی در تاخت و تاز، رقاصی و معرکه گردانی، خشم، دیوهایی که عاشق شده اند، و حتی دیوی که به تنهایی و سرگشتگی انسان مغموم و مایوس جهان معاصر و مدرن امروز شباهت دارد!
دوم- پرهیز عامدانه از فضای پر پرداخت و پر جزییات، تاکید و تمرکز بر سویه فرمالیستی خط و توسعه عنصر قلم گیری، آبستراکسیون فرم های بصری و تکیه بر اتمسفر و ابهام در کلیت فضا، همه در این راستا بوده اند.
سوم - مینی مالیسم و سادگی و سرانجام، انتزاع خطوط، پرهیز از رنگ و دیگر عناصر تزیینی، استفاده جسورانه از فضای خالی در توازن و ترکیب میدان معادله بصری، در همین جهت، یک منظر متفاوت به امکانات و قابلیتهای عظیم خط در دفرماسیون تصویر برای خروج از محدودیتهای پیشین و ارائه یک رفتارشناسی خلاقه را به نمایش گذاشته است.
چهارم- تلفیق و تقابل دیو با اسطوره هایی چون سیمرغ توسط هنرمند، نخستین تجربه تقابل آن با دیگر موجودات اساطیری است که در یک بافت سمبلیک و روایی رخ داده و می تواند پیشنهادی برای یک نگاه تازه به این ظرفیتهای بیانی و زیباشناختی باشد.
برای هنرمند که در هر تجربه، خود را با چالشهایی آزمون نشده مواجه می سازد و با هر مجموعه و هر نمایشگاه خود، در پی گشودن یک راه و روایت تازه در این ساحت است، در تداوم این رفتار و رویکرد، توفیق و توان بیشتر می طلبیم.

















































































