مجله تجسمی: استاد خسروجردی، اگر بخواهید زندگی هنری خود را در یک جمله خلاصه کنید، چه میگویید؟
استاد خسروجردی: زندگی من تلاشی بوده است برای آشتی دادن خیال و واقعیت، هنری که هم از سنت ریشه میگیرد و هم با جهان امروز گفتوگو میکند.
مجله تجسمی: نخستین جرقههای علاقه شما به هنر از کجا آغاز شد؟
استاد خسروجردی: از کودکی، وقتی نقاشی را راهی برای فرار از محدودیتهای اطرافم یافتم. تصویر، برای من همیشه زبان دوم بود.
مجله تجسمی: مهمترین تأثیرگذار بر مسیر شما چه کسی بوده است؟
استاد خسروجردی: خانوادهام، معلمانم و البته نقاشان بزرگی چون سهراب سپهری و هنرمندان سوررئالیست جهان.
مجله تجسمی: برخی آثار شما بار انتقادی و اجتماعی دارند. آیا خودتان را هنرمندی اجتماعی میدانید؟
استاد خسروجردی: بله. هنری که تنها برای زیبایی باشد، نیمی از رسالت خود را از دست داده است. هنر باید پرسشگر و بیدارکننده باشد.
مجله تجسمی: جایگاه رنگ در آثار شما چیست؟
استاد خسروجردی: رنگ برای من زبان احساسات است. مثلاً آبی، صدای سکوت است؛ قرمز، فریاد جامعه؛ و خاکستری، سردرگمی انسان معاصر.
مجله تجسمی: در آثار شما نمادهای فرهنگی ایران هم دیده میشود. چرا بر این بخش تأکید دارید؟
استاد خسروجردی: زیرا باور دارم که هنر بدون ریشه، همچون درختی بیریشه است. نمادهای ایرانی هویت مرا شکل میدهند و در آثارم حضور دارند.
مجله تجسمی: آیا فکر میکنید آثار شما درک جهانی پیدا کردهاند؟
استاد خسروجردی: بله، چون دغدغههای انسان امروز مشترک است. چه در تهران باشی چه در پاریس، درد و شادی بشر یکی است.
مجله تجسمی: چه چیزی بیش از همه الهامبخش شماست؟
استاد خسروجردی: زندگی روزمره. حتی یک نگاه ساده در مترو یا یک دیالوگ کوتاه میتواند جرقهای برای یک تابلو باشد.
مجله تجسمی: نقش خیال در آفرینش هنری شما چیست؟
استاد خسروجردی: خیال همان جایی است که واقعیت به پرواز درمیآید. اگر خیال نباشد، هنر خشک و بیجان میشود.
مجله تجسمی: آیا شما خود را سوررئالیست میدانید؟
استاد خسروجردی: نه دقیقاً. من از سوررئالیسم بهره میبرم، اما هویتی مستقل دارم. هنر من آمیزهای از واقعیت اجتماعی و خیال شخصی است.
مجله تجسمی: نگاه شما به سیاست در هنر چیست؟
استاد خسروجردی: سیاست بخشی از زندگی است و نمیتوان آن را حذف کرد. وقتی از انسان سخن میگوییم، ناگزیر سیاست هم در آن حضور دارد.
مجله تجسمی: مهمترین دغدغه شما در دهه اخیر چه بوده است؟
استاد خسروجردی: وضعیت انسان در جامعه مدرن؛ تنهایی، بیهویتی، و تلاش برای یافتن معنا در جهانی پر از تناقض.
مجله تجسمی: آیا با نقدهایی که به آثار شما وارد میشود، موافقید؟
استاد خسروجردی: نقد برای من یک هدیه است. حتی اگر ناعادلانه باشد، باعث میشود از زاویهای دیگر به اثر خود نگاه کنم.
مجله تجسمی: جایگاه نقاشی معاصر ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
استاد خسروجردی: بسیار پویا و غنی است. ما نسلی از هنرمندان داریم که هم به سنت وفادارند و هم به نوآوری میاندیشند.
مجله تجسمی: شما در آثار خود بارها به مفهوم "انسان تنها" پرداختهاید. چرا؟
استاد خسروجردی: چون تنهایی بزرگترین مسئله زمانه ماست. انسان مدرن با همه امکانات، هنوز تنهاست.
مجله تجسمی: چه تفاوتی میان هنرمند خودآموخته و دانشگاهی میبینید؟
استاد خسروجردی: هر دو ارزشمندند. دانشگاه میتواند نظم بدهد، اما جوشش درونی و اصالت تنها از دل خودآگاهی و تجربه شخصی میآید.
مجله تجسمی: آیا به آموزش هنر به نسل جدید علاقهمندید؟
استاد خسروجردی: بسیار. تدریس برای من نه انتقال دانش، بلکه انتقال تجربه زندگی است.
مجله تجسمی: به نظر شما، هنرمند باید در جامعه چه نقشی داشته باشد؟
استاد خسروجردی: آینه و هشداردهنده. هنرمند باید زشتیها و زیباییها را بیپرده نشان دهد.
مجله تجسمی: بزرگترین آرزوی شما در حوزه هنر چیست؟
استاد خسروجردی: اینکه آثارم بتوانند پلی میان فرهنگ ایران و جهان بسازند.
مجله تجسمی: اگر هنر نبود، زندگی شما چگونه بود؟
استاد خسروجردی: مثل دریاچهای خشک؛ بیحرکت و بیروح. هنر برای من نفس کشیدن است.
مجله تجسمی: و سخن پایانی شما برای جوانان؟
استاد خسروجردی: هرگز خودتان را فراموش نکنید. به مدها دل نبندید. در عمق خویش جستوجو کنید، آنجا سرچشمه هنر حقیقی است.
این مصاحبه بر اساس صحبت های استاد حسین خسروجردی و مصاحبه های ایشان در سالهای اخیر و با کمک هوش مصنوعی تنظیم گردیده است.
مجله تجسمی