آندره کرتس به دنبال چیزهایی بود که سریعا تغییر می‌کنند

آندره کرتس به دنبال چیزهایی بود که سریعا تغییر می‌کنندآندره کرتس به دنبال چیزهایی بود که سریعا تغییر می‌کنند

آندره کرتس در جستجوی اتفاقات و به دنبال چیزهایی بود که سریعا تغییر می‌کنند.

با وجود این که عکس‌های او گاه در روزنامه‌ها و مجلات به چاپ می‌رسید، اما در پاریس به این نتیجه رسید که فتوژورنالیسم حاکم، مطابق خواسته‌های او نیست: «آن‌ها به دنبال عکس‌های تکنیکی و استنادی هستند، نه تصاویر گویا.» آندره کرتس هنرمند مجارستانی الاصل متولد بوداپست به سال ۱۸۹۴ است.

او در ۱۹۲۵ به پاریس و سپس به نیویورک رفت. او با ارائه مجموعه عکسِ نگاهی به میدان واشنگتن از منظره اتاق در ۱۹۵۳، نقش تاثیرگذاری در پیشرفت عکاسی ایفا کرد. زمانی این منطقه به اوج شهرت رسید که به قول منتقدی «کرتس به پایین نگاه کرده است.» کرتس لحظه‌ گذرا را با رویکرد عاطفی خود نسبت به تجربه معمولِ انسان، ثبت می‌کرد و توانست در الهام‌بخش عکاسانی چون براسایی، هنری کارتیه برسون، و رابرت کاپا باشد.

او هیچ‌گاه به توصیف سنجیده و تحلیلی علاقه‌ای نداشت، از زمانی که او عکاسی را در ۱۹۱۲ شروع کرد، قصد داشت دیدی موجز و مبهم، همراه با جزییاتی پیش‌بینی نشده و لحظه گذرا را متجلی و نمایان کند، نه واقعیت روایی و حماسی را، بلکه حقیقت تغزلی را!
کرتس همچون همتای مجاری خود، موهولی ناگی، بازی میان طرح و فضای عمیق را دوست داشت. نگاه او تیز و دقیق، آهنگین، هوشمند و انسانی بود‌، اما طوری با او رفتار شد که گویی نابینا است.

این بی‌اعتنایی‌ها باعث شد که او با احوالی نوستالژیک به روزهای قدیم و شادش در مجارستان نگاه کند.این احساس با مفقود شدن تعداد زیادی از عکس‌های قبلی‌اش تشدید شد‌. کرتس چمدانی پر از نگاتیوهایش را نزد زنی در پاریس گذاشته بود و با آغاز جنگ، هم آن زن و هم چمدان، هر دو بی‌هیچ نشانی ناپدید شدند. البته بعدها به شکلی معجزه‌آسایی عکس‌ها دوباره پیدا و در سال ۱۹۶۳ به او بازگردانده شد.

اقبال جهانی و شهرت دیرهنگام او در نمایشگاه‌های انفرادی در کتابخانه ملی پاریس و موزه هنرهای مدرن نیویورک نیز بخشی از پرده آخر رویایی زندگی کرتس بود. تا پیش از این رویدادها، گذشته برای او معنایی نداشت. عکس‌های اولیه کرتس مانند (ویولونیست سرگردان) کیفیت غریبی دارند، آن‌چه در مورد این عکس‌ها تکان‌دهنده است، این است که از زمانی که کرتس ۲۰ ساله و در سرزمین مادری بود، گویی فقدان پیش رو، مُهری برنگاه او زده بود. 

در نهایت این عکس‌ها تبدیل به تصاویرِ خاطرات گذشته شدند، اما در ابتدا، همچو پیش‌گویی آینده و بازنمایی عینی سرنوشت خود کرتس به نظر می‌آمدند. حتی به عنوان مردی جوان و سرزنده بخشی از وجود کرتس چیزها را از منظر خویشتنی پیرتر و غمگین‌تر می‌دید و شاید علت پختگی عکس‌های اولیه او همین باشد. از زمان درگذشت همسرش که احتمالا تنها کسی بود که کرتس به وی اطمینان داشت، در اندک زمانی آفرینندگی او نیز مرد. با این همه، کرتس هیچ‌گاه از عکس گرفتن بازنایستاد و آخرین عکس‌های رنگی طبیعت بی‌جان وی که با دوربین پولاروید گرفت، دال بر استعداد او در ایجاد شگفتی و نشان دادن چیزهایی ست که هرچشم عادی قادر به دیدن آن نیست.

منابع:
دایر، جف،(۱۳۹۴)، لحظه جاری، گلنار نریمانی، مجتبی صنعتی، تهران، نشر حرفه هنرمند.
سارکوفسکی، جان (۱۳۹۶)، نگاهی به عکس‌ها، فرشید آذرنگ، چاپ هفتم، تهران، نشر سمت.
کو،برایان،(۱۳۹۶)، عکاسان بزرگ جهان، پیروز سیار، چاپ نهم، تهران، نشر نی.

 فاطمه پزشکی مقدم 

برای دیدن گالری عکس های او اینجا را کلیک کنید.