گزارش تفصیلی نشست تخصصی «بازتعریف عاملیت زنانه؛ زیبایی‌شناسی، هوش مصنوعی و آفرینش هنر»

گزارش تفصیلی نشست تخصصی «بازتعریف عاملیت زنانه؛ زیبایی‌شناسی، هوش مصنوعی و آفرینش هنر»گزارش تفصیلی نشست تخصصی «بازتعریف عاملیت زنانه؛ زیبایی‌شناسی، هوش مصنوعی و آفرینش هنر»

به گزارش روابط عمومی مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری؛ نشست تخصصی «بازتعریف عاملیت زنانه؛ زیبایی‌شناسی، هوش مصنوعی و آفرینش هنر» روز سه‌شنبه ۶ آبان ماه با استقبال چشمگیر علاقه‌مندان به حوزه هنر و مطالعات زنان در سالن همایش‌های سرای محله ساعی برگزار شد.

بخش اول: واکاوی تاریخی جایگاه زن در هنر

فاطمه سادات واثق، پژوهشگر مطالعات فرهنگ و رسانه اندیشگاه روایت ایرانی، در بخش آغازین نشست با عنوان «باخوانی نگاه زنانه: از ابژه شدن تا سوژه‌گی در تاریخ هنر» به تحلیل عمیق سیر تحول نقش زن در هنر پرداخت. وی با تشریح نظریه «نگاه مردانه» لورا مالوی، به تشریح این مفهوم پرداخت که در طول تاریخ هنر کلاسیک، زن عمدتاً به عنوان یک «ابژه» زیبایی‌شناسی و برای لذت بصری بیننده مرد به تصویر کشیده شده است.

واثق با تأکید بر این که در این پارادایم، ارزش وجودی زن به یک «کالای بصری» تقلیل یافته، خاطرنشان کرد: «اصلی‌ترین وظیفه زن در این نگرش، خشنود ساختن نگاه مردانه و انطباق با معیارهای زیبایی تعریف‌شده توسط او بوده است.»

این پژوهشگر هنر با اشاره به فیلم «ماده» (۲۰۲۴) به عنوان نمونه‌ای معاصر از تداوم این نگاه، هشدار داد: «این فیلم به خوبی نشان می‌دهد که چگونه فشار برای مطابقت با استانداردهای جوانی و زیبایی، می‌تواند تا حد نابودی هویت اصلی زن پیش برود.»

واثق در ادامه با اشاره به نقطه عطف این سیر تاریخی، ظهور هنرمندان زن و نظریه‌های فمینیستی در قرن بیستم را یک انقلاب واقعی خواند و تصریح کرد: «در این برهه حساس، زنان دیگر نخواستند صرفاً موضوع منفعل اثر هنری باشند، بلکه مصمم بودند تا دوربین و قلم‌مو را خود در دست بگیرند.»

وی با اشاره به آثار هنرمندان پیشگامی مانند آرتمیزیا جنتیلسکی، فریدا کالو، جورجیا اوکیف و جودی شیکاگو، توضیح داد: «این هنرمندان با شجاعت و جسارت مثال‌زدنی، از «دیده شدن» صرف عبور کردند و به «دیدن» و روایتگری فعال رسیدند. این چرخش تاریخی، زن را از موقعیت «ابژه» به «سوژه» و خالق اثر هنری تبدیل کرد.»

 بخش دوم: هوش مصنوعی به مثابه عرصه‌ای برای بازتعریف خلاقیت

سمیه ولیان، پژوهشگر، هنرمند حوزه هنرهای دیجیتال و دبیرکل انجمن طلیعه آفتاب، در بخش دوم نشست با عنوان «زن، هنر و هوش مصنوعی» به تبیین نقش محوری زنان در شکل‌دهی به این هنر نوپا پرداخت. وی در آغاز سخنان خود با تأکید بر ماهیت تحول‌آفرین هوش مصنوعی گفت: «هوش مصنوعی امروز تنها یک ابزار فنی نیست، بلکه یک رسانه فرهنگی نوین است که در حال بازتعریف مفاهیم بنیادین خلاقیت است.»

ولیان مدرس دانشگاه با هشدار درباره خطرات بالقوه هوش مصنوعی در تقویت کلیشه‌های جنسیتی هشدار داد: «هوش مصنوعی می‌تواند با یادگیری از داده‌های موجود، کلیشه‌های جنسیتی تاریخی را تقویت و حتی تشدید کند. تنها راه مقابله با این خطر، حضور فعال و آگاهانه زنان در تمام مراحل تولید و توسعه سیستم‌های هوش مصنوعی است.»

این پژوهشگر حوزه هنرهای دیجیتال و هوش مصنوعی به نقش پیشگام زنان هنرمند در بازتعریف زیبایی‌شناسی اشاره کرد و گفت: «هنرمندان زن با زیر سؤال بردن مفهوم سنتی "نبوغ هنری منفرد"، در حال معرفی پارادایم‌های جدیدی مانند "خلاقیت توزیع‌شده" و "همکاری انسان-ماشین" هستند. این رویکرد، قواعد تازه‌ای برای زیبایی‌شناسی در عصر دیجیتال تعریف می‌کند.»

ولیان در ادامه به چالش‌های پیشِروی هنرمندان زن ایرانی در این حوزه پرداخت و موارد متعددی را برشمرد:

• نبود آرشیو سیستماتیک از آثار تولیدشده

• تازگی و نوپا بودن این حوزه در ایران

• فعالیت ناشناس بسیاری از هنرمندان در فضای مجازی

• دشواری تمایز بین هنر دیجیتال سنتی و هنر هوش مصنوعی

وی برای توسعه این حوزه راهکارهای متعددی ارائه کرد که از جمله آنها می‌توان به این موارد اشاره کرد:

• برگزاری کارگاه‌های آموزشی تخصصی

• ایجاد پلتفرم‌های اختصاصی برای نمایش آثار

• تشکیل انجمن‌ها و گروه‌های تخصصی

• ترجمه و تولید منابع آموزشی به زبان فارسی

• حمایت نهادهای فرهنگی از پروژه‌های تجربی

بخش پایانی: زن به مثابه معمار معنا در هنر معاصر

اکرم باقریان، پژوهشگر مطالعات فرهنگی، به عنوان سخنران پایانی این نشست، به ارائه تحلیلی ژرف از جایگاه زن در منظومه هنر و رسانه پرداخت. وی با اشاره به تاریخ هنر و رسانه ایران، اظهار داشت: «در تاریخ هنر و رسانه ایران، زن همواره در تصویر حضور داشته اما کمتر خالق آن بوده است. روایت زنانه غالباً از نگاه دیگری شکل گرفته؛ زن به مثابه «سوژه دیده شدن»، نه «عامل دیدن».»

باقریان این گذار را تحولی از بازنمایی منفعلانه به خودآگاهی فرهنگی خواند و افزود: «در سینمای کلاسیک دهه‌های ۴۰ و ۵۰، تصویر زن میان دو قطب «قربانی» و «اغواگر» در نوسان بود. اما از دهه ۷۰ به بعد، با ورود هنرمندان زن به عرصه خلاقه، روایت دیگری شکل گرفت.»

این پژوهشگر با اشاره به تحولات عصر دیجیتال، خاطرنشان کرد: «در عصر دیجیتال، این حرکت به نقطه‌ای نو رسیده است. زنان هنرمند در رسانه‌های نوین با «خودبازنمایی هدایت‌شده» تصویر خویش را می‌سازند و بازتاب می‌دهند. دوربین و روایت دیگر ابزار دیگری نیستند، بلکه زبان خود آنان است.»

باقریان در پایان با بیانی شیوا نتیجه گرفت: «زن ایرانی امروز در منظومه هنر و رسانه، نه مصرف‌کننده معنا، بلکه خالق نظام معنایی است. به تعبیر بنده، زن ایرانی از «قاب‌بودن» به «قاب‌سازی» رسیده است؛ از بازتاب نگاه دیگری، به آفریننده چشم‌انداز خویش تبدیل شده است.»

جمع‌بندی و پایان نشست

این نشست تخصصی که با استقبال پرشور حاضران همراه بود، با تأکید بر چند نکته کلیدی به کار خود پایان داد:

- ضرورت تداوم گفتمان‌سازی در حوزه هنر زنانه

- اهمیت حمایت از تولید آثار هنری توسط زنان

- لزوم ایجاد زیرساخت‌های مناسب برای رشد هنر دیجیتال زنانه

- توجه به پیوند هنر با مسائل اجتماعی و فرهنگی

 حاضران در پایان نشست، با تقدیر از برگزارکنندگان، خواستار تداوم چنین نشست‌های تخصصی در آینده شدند.